loading...
همه چی
سید مهدی بازدید : 35 سه شنبه 12 فروردین 1393 نظرات (0)

مردی خری دید به گل در نشسته و صاحب خر از بیرون کشیدن آن درمانده. مساعدت را (برای کمک کردن) دست در دُم خر زده قُوَت کرد (زور زد). دُم از جای کنده آمد.

فغان از صاحب خر برخاست که ” تاوان بده !” 
مرد به قصد فرار به کوچه یی دوید، بن بست یافت.

خود را به خانه ایی درافکند.

زنی آن جا کنار حوض خانه چیزی می شست و بار حمل داشت (حامله بود). از آن هیاهو و آواز در بترسید، بار بگذاشت (سِقط کرد). خانه خدا (صاحبِ خانه) نیز با صاحب خر هم آواز شد. 

مردِ گریزان بر بام خانه دوید. راهی نیافت، از بام به کوچه ایی فروجست که در آن طبیبی خانه داشت.

جوانی پدر بیمارش را به انتظار نوبت در سایه دیوار خوابانده بود؛ مرد بر آن پیر بیمار فرود آمد، چنان که بیمار در حای بمُرد. پدر مُرده نیز به خانه خدای و صاحب خر پیوست!

مَرد، هم چنان گریزان، در سر پیچ کوچه با یهودی رهگذر سینه به سینه شد و بر زمینش افکند. پاره چوبی در چشم یهودی

رفت و کورش کرد. او نیز نالان و خونریزان به جمع متعاقبان پیوست! 

مردگریزان، به ستوه از این همه، خود را به خانه قاضی افکند که ”دخیلم!“. قاضی در آن ساعت با زن شاکیه خلوت کرده بود. چون رازش فاش دید، چاره رسوایی را در جانبداری از او یافت و چون از حال و حکایت او آگاه شد، مدعیان را به درون خواند. 


                                                

 

 

 

 

نخست از یهودی پرسید.


گفت: این مسلمان یک چشم مرا نابینا کرده است. قصاص طلب می کنم. 

قاضی گفت: دَیتِ مسلمان بر یهودی نیمه بیش نیست. باید آن چشم دیگرت را نیز نابینا کند تا بتوان از او یک چشم برکند!

و چون یهودی سود خود را در انصراف از شکایت دید، به پنجاه دینار جریمه محکومش کرد!
جوانِ پدر مرده را پیش خواند . 
گفت : این مرد از بام بلند بر پدر بیمار من افتاد، هلاکش کرده است. به طلب قصاص او آمده ام.

قاضی گفت : پدرت بیمار بوده است، و ارزش حیات بیمار نیمی از ارزش شخص سالم است. حکم عادلانه این است که پدر او را زیر همان دیوار بنشانیم و تو بر او فرود آیی، چنان که یک نیمه جانش را بستانی! 
و جوانک را نیز که صلاح در گذشت دیده بود، به تأدیه سی دینار جریمه شکایت بی مورد محکوم کرد!

چون نوبت به شوی آن زن رسید که از وحشت بار افکنده بود، گفت:
قصاص شرعاً هنگامی جایز است که راهِ جبران مافات بسته باشد. حالی می توان آن زن را به حلال در فراش (عقد ازدواج) این مرد کرد تا کودکِ از دست رفته را جبران کند. طلاق را آماده باش! 
مردک فغان برآورد و با قاضی جدال می کرد، که ناگاه صاحب خر برخاست و به جانب در دوید. 
قاضی آواز داد : هی! بایست که اکنون نوبت توست! 

صاحب خر هم چنان که می دوید فریاد کرد:

مرا شکایتی نیست. محکم کاری را، به آوردن مردانی می روم که شهادت دهند خر مرا از کرگی دُم نبوده است.


سید مهدی بازدید : 21 سه شنبه 12 فروردین 1393 نظرات (0)

مردی خری دید به گل در نشسته و صاحب خر از بیرون کشیدن آن درمانده. مساعدت را (برای کمک کردن) دست در دُم خر زده قُوَت کرد (زور زد). دُم از جای کنده آمد.

فغان از صاحب خر برخاست که ” تاوان بده !” 
مرد به قصد فرار به کوچه یی دوید، بن بست یافت.

خود را به خانه ایی درافکند.

زنی آن جا کنار حوض خانه چیزی می شست و بار حمل داشت (حامله بود). از آن هیاهو و آواز در بترسید، بار بگذاشت (سِقط کرد). خانه خدا (صاحبِ خانه) نیز با صاحب خر هم آواز شد. 

مردِ گریزان بر بام خانه دوید. راهی نیافت، از بام به کوچه ایی فروجست که در آن طبیبی خانه داشت.

جوانی پدر بیمارش را به انتظار نوبت در سایه دیوار خوابانده بود؛ مرد بر آن پیر بیمار فرود آمد، چنان که بیمار در حای بمُرد. پدر مُرده نیز به خانه خدای و صاحب خر پیوست!

مَرد، هم چنان گریزان، در سر پیچ کوچه با یهودی رهگذر سینه به سینه شد و بر زمینش افکند. پاره چوبی در چشم یهودی

رفت و کورش کرد. او نیز نالان و خونریزان به جمع متعاقبان پیوست! 

مردگریزان، به ستوه از این همه، خود را به خانه قاضی افکند که ”دخیلم!“. قاضی در آن ساعت با زن شاکیه خلوت کرده بود. چون رازش فاش دید، چاره رسوایی را در جانبداری از او یافت و چون از حال و حکایت او آگاه شد، مدعیان را به درون خواند. 


                                                

 

 

 

 

نخست از یهودی پرسید.


گفت: این مسلمان یک چشم مرا نابینا کرده است. قصاص طلب می کنم. 

قاضی گفت: دَیتِ مسلمان بر یهودی نیمه بیش نیست. باید آن چشم دیگرت را نیز نابینا کند تا بتوان از او یک چشم برکند!

و چون یهودی سود خود را در انصراف از شکایت دید، به پنجاه دینار جریمه محکومش کرد!
جوانِ پدر مرده را پیش خواند . 
گفت : این مرد از بام بلند بر پدر بیمار من افتاد، هلاکش کرده است. به طلب قصاص او آمده ام.

قاضی گفت : پدرت بیمار بوده است، و ارزش حیات بیمار نیمی از ارزش شخص سالم است. حکم عادلانه این است که پدر او را زیر همان دیوار بنشانیم و تو بر او فرود آیی، چنان که یک نیمه جانش را بستانی! 
و جوانک را نیز که صلاح در گذشت دیده بود، به تأدیه سی دینار جریمه شکایت بی مورد محکوم کرد!

چون نوبت به شوی آن زن رسید که از وحشت بار افکنده بود، گفت:
قصاص شرعاً هنگامی جایز است که راهِ جبران مافات بسته باشد. حالی می توان آن زن را به حلال در فراش (عقد ازدواج) این مرد کرد تا کودکِ از دست رفته را جبران کند. طلاق را آماده باش! 
مردک فغان برآورد و با قاضی جدال می کرد، که ناگاه صاحب خر برخاست و به جانب در دوید. 
قاضی آواز داد : هی! بایست که اکنون نوبت توست! 

صاحب خر هم چنان که می دوید فریاد کرد:

مرا شکایتی نیست. محکم کاری را، به آوردن مردانی می روم که شهادت دهند خر مرا از کرگی دُم نبوده است.


سید مهدی بازدید : 15 سه شنبه 13 اسفند 1392 نظرات (0)
سید مهدی بازدید : 608 سه شنبه 13 اسفند 1392 نظرات (0)

در اینجا من با تمام سعیم تونستم بهترین پاورپوینت هارو براتون بذارم . اوه   الانم اگه دقت کرده باشی دارم منت میذارم. شوخی کردم   حتما نظر بدیدااا

دانلود پاورپوینت : یخ

 

دانلود پاورپوینت : یادش بخیر

دانلود پاورپوینت : یاد ان روز ها

دانلود پاورپوینت : چای

دانلود پاورپوینت : پیشرفت

دانلود پاورپوینت : پیامبر

دانلود پاورپوینت : پروانه

دانلود پاورپوینت : پرنده وانسان

دانلود پاورپوینت : پرسش خدا از انسان

دانلود پاورپوینت : ونیز

دانلود پاورپوینت : هشت بهشت

دانلود پاورپوینت : نکات

دانلود پاورپوینت : ناسا

دانلود پاورپوینت : میان شما و خداوند

دانلود پاورپوینت : من از خدا پرسیدم

دانلود پاورپوینت : ملاقات خدا

دانلود پاورپوینت : مسافر و درخت

دانلود پاورپوینت : مرگ تدریجی

دانلود پاورپوینت : مرد حق

دانلود پاورپوینت : محکمه ی انسان

دانلود پاورپوینت : لیوان را زمین بگذار

دانلود پاورپوینت : لطف خدا

دانلود پاورپوینت : لذت طبیعت

دانلود پاورپوینت : طبیعت زیبای ایران

دانلود پاورپوینت : شیر محبت)

دانلود پاورپوینت : شتر محبوس

دانلود پاورپوینت : سیری در تاریخ باغسازی ایران

دانلود پاورپوینت : سپیدار

دانلود پاورپوینت : سویدن کشور جدید

دانلود پاورپوینت : سلام بر حسین

دانلود پاورپوینت : سجده

دانلود پاورپوینت : رنگی خدا

دانلود پاورپوینت : رباعیات خیام

دانلود پاورپوینت : درخت سیب

دانلود پاورپوینت : داستان عشق

دانلود پاورپوینت : خزانیه1

دانلود پاورپوینت : خانه ی خدا-قیصر امین پور

دانلود پاورپوینت : خانه های عجیب

دانلود پاورپوینت : حضورخدا

دانلود پاورپوینت : تهران ق

دانلود پاورپوینت : تفاوت کشورها

دانلود پاورپوینت : بهای عمر

دانلود پاورپوینت : بافیت ثروتمند

دانلود پاورپوینت : با صدای بسطامی

دانلود پاورپوینت : اراده

دانلود پاورپوینت : آمازون

دانلود پاورپوینت : آرزویم برای تو

دانلود پاورپوینت : zoom

دانلود پاورپوینت : zelzele

دانلود پاورپوینت : Water-or-Stone

دانلود پاورپوینت : UNA_VOLTA_PEL_MON

دانلود پاورپوینت : Think01

دانلود پاورپوینت : The Longest Bridge In The World

دانلود پاورپوینت : Paradox

دانلود پاورپوینت : OMIDE_FARDA_HA

دانلود پاورپوینت : Nord1

درباره ما
Profile Pic
هر چیزی که بخواید توی وبلاگ من هست. از درس بگیر تا بازی ها و رمز هاشون. میتونید از همه شون لذت ببرید. ممنون.
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    ایا ایران در جام جهانی 2014 برزیل خوب ظاهر می شود؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 144
  • کل نظرات : 12
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 43
  • آی پی دیروز : 41
  • بازدید امروز : 47
  • باردید دیروز : 42
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 108
  • بازدید ماه : 98
  • بازدید سال : 576
  • بازدید کلی : 11,203